زینبزینب، تا این لحظه: 21 سال و 30 روز سن داره
زکیهزکیه، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
خاطرات منخاطرات من، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

خـــــــــــاطـــــرات مــــــــن و خـــــــــــواهرم

تولدم2

دیروز با دوستام تولد گرفتم که میشه تولد دوومم.البته خیلی شبیه تولد نبود نه که نبود بود به درخواست و پیشنهاد و اجبار خودم همه اسپرت پوشیدن به جز دوتا از دوستای حرف گوش نکنم مهمون هام هم فقط دوستام بودن و از فامیل هم هیچکسی رو دعوت نکردم می خواست فقط خودمون باشیم و خوش بگذرونیم وهمینطور هم ساعت دو که از مدرسه تعطیل شدم رفتم خونه و حمام رفتم ناهار خوردم هنوز لباسم و کامل نپوشیدده بودم که دوستام اومدن لباس خودم یه پیرهن مردونه سفید-شلوار لی-کتونی سفید موهام هم کوتاه کردم البته نه خیلی تا روی شونه ام فقط ولی خیلی بهم میاد کیکم مدل توپ والیبال بود  که دوستام حسابی حرص خوردن وقتی کیک واوردیم برف شادی و که اوردم دوستم محدثه برف شادی و گرفت و ...
18 فروردين 1396

سفر مشهد با مدرسه

سلام دوستای گلم.دلم خیلی واسه اینجا تنگ شده بود آخه اینترنت قطع بود.هفته پیش از طرف  مدرسه رفتیم مشهد. خیلی خوش گذشت جای همتون خالی.جمعه هم پدرم برای اربعین رفت  کربلا دوشنبه برمی گرده 3روز پیاده روی بودن امروز رسیدن کربلا.7روز هم کربلا هستن.از سفر  مشهد براتون بگم.دوشنبه 10 ابان روز حرکت به سمت مشهد بود ششب قبلش دوستام تو گروه تلگرامی که باهم داریم همش می گفتن ما استرس داریم ما میدونیم یه اتفاقی میوفته انقد  گفتن که به من هم استرس وارد کردن و اونشب نتونستم خوب بخوابم هی می خوابیدم و  بعد از استرس بیدار می شدم صبحش رفتیم مدرسه ساعت 1 قرار بود مادر ها واسمون ناه...
25 آبان 1395